نتایج جستجوی عبارت «آقای روانشاد آقای هائم آقای حسین کریم پور منوری وقایع شب 1364/11/21 و جریان کشتی به گل نشسته در عملیات والفجر8 و عملیات شب 1364/11/27 نهر علم اقلید گردان فجر محور فاو/ام القصر لشگر محمد رسول الله» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
انفجار خودرو حامل مواد منفجره
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
همانگونه که ذکر آن رفت، هدف اصلی از انجام عملیات شب 27/11/1364 استقرار در ضلع شرقی کانال آب، حد فاصل خور‌عبداله و دریاچه نمک بود‌. برای تأمین این هدف باید پل واقع بر روی این کانال تخریب می‌شد‌. رزمندگان عزیز گردان کمیل، حدود ساعت سه بامداد به پل مزبور می‌رسند و به وسیله بیسیم با فرماندهی گردان تماس گرفته و موقعیت خود را اعلام می‌کنند‌. امّا به علت عدم الحاق رزمندگان لشکر محمد رسول‌الله(ص)‌، هدف تأمین‌ نمی‌شود‌‌ و...
دوست ندارم الآن خورده ام
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
یک شب در تپه کدو و در منطقه حاج عمران عراق، آقای جواد مبین پاس بخش بود. دو نفر از برادران اهل گناوه هم نگهبان بودند. آقای مبین رفته بود به آنها سرکشی کند. این دو نفر سرما خورده بودند. از جیبشان دستمال کاغذی بیرون آورده بودند تا استفاده کنند. آنها برای مزاح به آقای مبین تعارف کرده بودند که شما نمی خواهید آقای مبین در تاریکی فکر کرده بود ، بیسکویت است گفته بود خیلی ممنون دوست...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه مفقودالاثر علی اصغر عبیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
علی‌اصغر، ۱۳۴۰/۱۰/۲۷ در خانواده‌ای مذهبی و متدین در شهرستان نی‌ریز دیده به جهان گشود. پدرش سال‌ها بر مأذنه مسجد با اذان خود مردم را به عبادت پرودرگار مهربان دعوت می‌کرد و مادرش در مجالس مذهبی با یاد خاندان نبوت اشک می‌ریخت و دل را به عشق آنان جلا می‌داد. آن‌ها فرزند نورس را «علی‌اصغر» نامیدند تا در آینده راهی برود که علی‌اصغرهای دیگر نیز به عشق سرباز کوچک کربلا رفتند. دوره ابتدایی را در دبستان بهرام و راهنمایی...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید موسی علیپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید موسی علیپور »
با طلوع خورشید نهضت اسلامی در سال 1342، آفتاب زندگی موسی نیز در روستای شکرویه، نورافشانی نمود. بذر شادمانی و شکوفه‌های لبخند را با خود به همراه آورد و محیط خانه را پر از طراوت کرد. پدر، نام موسی را به امید اینکه فرزندش روزی همچو موسی(ع) عصای مبارزه به دست گیرد و علیه ستمگران بتازد، برای فرزندنش انتخاب کرد. مادر، موسی را که تنها فرزند و امید زندگی‌اش بود به زیر پروبال گرفت و با عطوفت و...
صفای خط پدافندی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
زمانی که گردان در سال 1365 در خط پدافندی فاو،1 در حاشیه دریاچه نمک مستقر بود. آقای حاج منصور معانی پدر محترم شهید علی معانی هم در آنجا حضور داشت. در این خط آتش دشمن بسیار شدید بود و بچه‌ها در این بحبوحه گویی کاسه سر را به خدا سپرده و حال و هوای معنوی خوبی داشتند. آقای معانی با دیدن این صحنه‌ها می‌گویند: خط پدافندی هم عجب صفایی دارد. آقای حسن موسی‌پور2 بلافاصله در جواب ایشان می‌گوید:...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غریبعلی پرتو
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
۱۳۴۶/۱/۴ همراه با رسیدن بهار، در روستای وزیره از توابع بخش پشتکوه شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای مذهبی و متدین، گل وجود کودکی نورس شکوفا شد. او را «غریبعلی» نامیدند و برای آموختن دانش راهی دبستان امام خمینی (کورش) شد و با موفقیت دوره ابتدایی را گذراند. سپس به دلیل بعضی مشکلات ترک تحصیل کرد و در روستا به کار کشاورزی و دام‌پروری پرداخت. بعد از انقلاب اسلامی با تشکیل پایگاه‌های بسیج، در روستا به‌عنوان عضو فعال پایگاه مقاومت...
زندگینامه آزاده علیرضا سروی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
علیرضا منزوی در تاریخ 10/1/1346 در شهرستان نی‌ریز متولد شد. دوران دبستان را در مدرسه بختگان و دوره راهنمایی را در مدرسه شهید محمد منتظری نی‌ریز گذراند. سپس ترک ‌ تحصیل نموده و شغل کارگری را برای امرار معاش انتخاب نمود. وی از این طریق نسبت به تامین معیشت خود و خانواده‌اش اقدام می‌کرد. ‌در تاریخ 18/4/1365 برای انجام خدمت وظیفه فراخوانده شده و بعد از طی دوره آموزش نظامی، به جبهه‌های نبرد حق بر علیه باطل اعزام...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید یوسف سلمانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
انسان به عرصه دنیا که آمد در بوته آزمایش قرار گرفت تا ماهیت وجود خود را به منصه ظهور بگذارد. آمد تا نمایشی از اوج عزت را در مقابل حضیض ذلت نشان دهد. در این نمایش شهیدان در یک‌سو و ددمنشان فریب‌خورده در سوی دیگر نقش خود را ایفا نمودند. یوسف، از قبیله‌ای بود که عزت انسانی را در اوج خود طلبید و بدان دست‌یافت. او که شهریورماه سال ۱۳۴۷ در روستای شکرویه داراب چشم به جهان گشوده...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید مجید ساحلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
کاروان سرخ شهادت با عشقی وصف‌ناپذیر در حرکت است و هر روز عاشقان این کاروان بدان می‌پیوندند تا زمانی که در گوشه‌ای از جهان اسلام ظلم و بی‌عدالتی است، این کاوران لحظه‌ای از حرکت باز نمی‌ایستد. خون شهید درخت اسلام را آبیاری می‌کند و به کالبد مرده جامعه حیات می‌بخشد. آری آن‌ها چون شمع می‌سوزند و به زندگی ما روشنی می‌بخشند. شهید مجید ساحلی در بهمن ماه ۱۳۴۷ در خانواده‌ای مذهبی در شهرستان نی‌ریز چشم به جهان گشود. پدر...
سردی مزاج و مسقطی لاری
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
یک شب حدود ساعت 12، زمانی که گردان در پادگان امام خمینی‌(ره) اهواز مستقر بود، آقای غلامرضا نصرتی 1 به سراغ ما آمد و گفت: من دلم هوای مسقطی لاری کرده است. به او گفتیم: این موقع شب مسقطی لاری کجا بود؟ اما او منصرف نشد و اصرار داشت که مسقطی لاری می‌خواهم. تعدادمان 4 نفر بود. قرار شد به دو گروه دو نفره تقسیم شویم و قرعه کشی کنیم و قرعه بنام هرگروه افتاد به سراغ برادران...